شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها
جنگ بهطور ذاتی شوم، بدشگون و تخریبگر است؛ ولی اگر نگاهی جامع به زوایا و تبعات نیک و بد آن شود، میبینیم به همان اندازه که وحشت میآفریند، درسآموز و عبرتانگیز است.
نگاهها متفاوت است. هرکس از زاویۀ دید خاص خود مینگرد و بر اساس آن تحلیل میکند؛ به همین خاطر زمانی میتوان به نتیجۀ درست و واقعی دست یافت که کارنامۀ یک دوره بررسی شود و نیک و بد آن در آینۀ حضور به نمایش درآید. هرچند که در مکتب عاشورایی به ما آموختند: «ما مأمور به وظیفهایم و نه مأمور به نتیجه»!
زمانی که صدام و حزب بعث با تمام دنیای نظامی و رعبآور خود به خاک کشورمان یورش آوردند و وقتی از زمین، هوا و دریا به شهرها، تجهیزات و ملتِ تازه به آزادی رسیدۀ ما حمله کردند و همهجا را هدف بمباران خود قرار دادند، این تصور را نداشتند که ملت ما، تازه مشق استقلال و آزادی کرده است و برای حصول آن از هیچ هجمه، حادثه و پیشامدی نمیهراسد و تا رسیدن به سرمنزل مقصود، استوار خواهد ایستاد.
زمانی که جوانان ما تفنگبهدوش به میدان مجاهدت رفتند تا راه نفوذ و تجاوز عراق را سد کنند و حتی با الفبای جنگ هم آشنایی نداشتند، در رویارویی با شیطانصفتان، تنها با غیرت، ایمان، شجاعت؛ توکل و تهذیبشان ایستادند و روزبهروز درس جنگ آموختند و آرامآرام در مکتب دفاع، پاسداری و غلبه بر دشمن قویتر شدند.
این بزرگمردان، تاکتیکهای جنگی دنیا را به بازی گرفتند، خود طرحی نو درانداختند و تا آنجا پیش رفتند که مدالداران نظامی دنیا در برابر صراحت، ابتکار و صراحتشان زانو زدند و حرف حرف واژههای جنگی آنها را در دفترهای خود به نگارش آوردند تا به راز و رمز آن بیندیشند.
در عرصۀ هشتساله، واحدها و گروهها، تیپها و لشکرهایی شکل گرفت که بهظاهر متفاوتتر از فرمولهای نظامی دنیا بود؛ چنانچه اربابهای زور و تسلیحات دنیا انگشت تعجب به دهان گرفتند. واحد یا معاونت تخریب نیز یکی از این ارکان نظامی بود که با ابتکار و به فراخور نیاز جبهههای جنگ شکل گرفت و روش و منش تاکتیکهای آن در آییننامۀ جنگ ثبت شد.
روشهایی که با مجاهدان و دلیران خداجو و خدامحور بنیان نهاده شد و در معبر حرکت خود جز خدا را نمیدیدند.
مردان مردی که در دل شبهای تاریک، بر ترس و دلهره شلاق مرگ زدند و در زیر نور ماه، تنها لبهای ذاکر آنها روشنی راهشان بود. آنانی که به نقل از سردار شهید حاج احمد کاظمی: «اینان ابتدا مردان تهذیب شدند و سپس نامآوران تخریب لقب گرفتند». (نگویید تخریب، بگویید تهذیب)
دلاورمردانی که با دستان خود سیمخاردارها و موانع راه را بریدند تا راه برای دیگران هموار گردد. آنانی که بارها بر گِراهای به انحراف رفتۀ انسانیت معبر جدید گشودند و خطی سرخ و ماندگار برای گم نشدنها و در میدانهای انحراف نیفتادن انسانها با قطرات خونشان و با تکهتکۀ بدنهایشان به نشانه گذاشتند تا دیگر خونی بر زمین نریزد.
در این دفتر بر آن شدیم تا کارنامۀ هشتسالۀ عملیاتی واحد تخریب لشکر امام حسین علیهالسّلام را از ابتدای شکلگیری تا پس از جنگ به شمارش آوریم و با ذکر خاطرات پدیدآورندگان آن، زوایای پنهان و رمزوراز پیروزیشان تقدیم خوانندگان گردد. همچنین با استفاده از اسناد بر جامانده از جنگ و اطلاعاتی که با تمام نقایص و دست نیافتنها به آمار و اطلاعات نیروها و شهدا در خاطرهها مانده بود، این دفتر شکل گرفت تا سندی بر دیگر سندهای افتخارات هشت سال دفاع مقدس لشکر امام حسین علیهالسّلام باشد.
در ابتدای این دفتر نیز جای دارد از تمام عزیزانی که ما را همراهی کردند بهویژه فرماندۀ جامانده از غافلۀ شهدا، حاج مرتضی علیجانی که واژه به واژۀ این کتاب را با نویسنده همراه بودند، برادر بزرگوار حاج احمد عشور، برادرْ عبدالحسین حیدری (مسئول دفتر کنگرۀ شهدای تخریب استان اصفهان) و کلیۀ دوستانی که با ذکر خاطرات و ابراز نظرات دقیق و ظریف خود راهنمای ما بودند، نهایت قدردانی را به عمل آورد.
یادآوری این نکته ضروری است که خوانندگان عزیز این کتاب بهویژه خانوادۀ تخریب، چنانچه برای تکمیل و یا اصلاح آمار و اطلاعات نظری دارند، با آغوش باز نظرات شما پذیرفته خواهد شد تا کارنامۀ تخریب هرچه کاملتر در صفحات تاریخ جاودان گردد.
و الی الله المسیر