
وارد محوطه ای شدیم که اطرافش را سنگر ساخته بودند. تاریکی غلیظی بود که چشم چشم را نمی دید. کنار همدیگر روی زمین خوابیدیم. از سرما می لرزیدیم. بیشتر بچه ها تا نزدیک صبح را بیدار بودند. من کمی اطراف را برانداز کردم و از توی یکی از سنگرها یک پتوی بزرگ پیدا کردم. از بس تاریک بود نفهیمدم پتو را از روی چیزی برداشتم یا از روی کسی کشیدم. هرچه بود در آن سرما غنیمت خوبی بود. تا صبح سی نفری زیر این پتو خوابیدیم. هرکس زورش می رسید پتو را می کشید سمت خودش. برای آموزش تخریب ما را به ارتفاعات قله 290 بردند. این ارتفاعات تازه از دست دشمن گرفته شده بود. آن جا مرکز مین های غنیمتی بود. در اصل آموزش ما توی میدان مین بود. باید یاد می گرفتیم چطور انواع مین را خنثی کنیم. مین انواع مختلفی دارد. مین ضد نفر، مین ضد خودرو، مین ضد تانک، حتی مین های دریایی. ساختار تمام مین ها یکی است اما حجم و وزنشان با هم فرق می کند. شهر دهلران زیر دید دشمن بود و قرار شد ما برویم قله 290 که بالای دهلران بود و تازه آزاد شده بود. آنجا بچه ها آماده می شدند برای زدن به ارتفاعات دیگر و بیرون آمدن دهلران از زیر اشراف دشمن. آنجا با صنعت کار آشنا شدم که طلبه بود اما معمولاً با لباس بسیجی بود. زودتر از ما آمده بود دهلران. مرد خیلی شریف و دوست داشتنی بود. در کار تخریب هم خیلی حرفه ای بود. روی قله 290 من با مین هایی آشنا شدم که قبلا ندیده بودم. بیشتر مین ها ضد نفر بود. یک مدل شان مین گوجه ای بود. مین های کوچکی بودند که آن اول یکی از رزمنده هایی که سید بود رفته بود روی یکی از اینها و شهید شده بود. برای همین بهش مین سیدی هم می گفتند. مین ضد تانک خیلی بزرگتر از مین ضد نفر است. شکل و شمایل مین ضد تانک از مین ضد نفر ساده تر است. لبه های مین ضد نفر پره پره ای است. تی ان تی این مین ها را می توانستی از داخلش در بیاوری. برای آموزش، تی ان تی و چاشنی را در می آوردند و از روی جلد مین به بچه ها آموزش می دادند. مین گوجه ای بین بچه ها به مین لغزنده هم شهرت داشت چون خیلی حساس بود. چاشنی باریکی داشت و جثه اش هم کوچک بود. وقتی پرتابش می کردی توی مسیر منفجر می شد. کار گذاشتن این مین خیلی سخت است. هرکسی نمی تواند این مین را کار بگذارد یا اینکه آن اول ها چند باری شد که بچه ها رفته بودند روی مین ضد تانک و منفجر شده بود. در حالیکه قاعدتاً اگر وزن زیر پانصد کیلو برود روی مین ضد تانک نباید منفجر شود. بعدها متوجه شدیم عراقی ها زیر چاشنی مین ضد تانک مین گوجه ای می گذاشتند. به همین دلیل وقتی می رفتی روی مین ضد تانک آن مین گوجه ای منفجر می شد و چاشنی مین ضد تانک هم عمل می کرد. آن فردی که رفته بود روی مین پودر می شد.
“داستان ادامه دارد …”