عملیات

عملیات ثامن الائمه

مشخصات سازمان رزمی

نام فرمانده تخریب مرتضی تیموری
نام جانشین اول : سید مرتضی رضویان
نام جانشین دوم مسعود مافی
تعداد نیروهای تخریب در این عملیات ۲۱ نفر
تعداد شهدای تخریب ۴ نفر

مشخصات نیروهای واحد تخریب در این عملیات

مرتضی تیموری، سید مرتضی حسینی، سید مرتضی رضویان جهانبخش ،زارع حمید حاج شفیعی،ها محمد مین یاب، مجید حاج شفیعی ها سید محمد محمدی، عباس حاج شفیعی ها، مرتضی اکبری، محمدرضا کیانزاد محمد سرزارع، امرالله آقابابایی، علی براتی، مرتضی علیجانی نوذر ،جانی محمود مافی، محمد روشن پور مسعود مافی، انگشترساز، مالک عباسی
نام شهدا محمد مین یاب محمود ،مافی، مسعود مافی، سید محمد
محمدی

مشخصات کلی عملیات


تاریخ و سال عملیات: ۱۳۶۰/۷/۵
نام عملیات ثامن الائمه منطقه عملیاتی شمال آبادان
تعداد معبر ۶ معبر
اقدام ویژه: آتش زدن رودخانه
معبرها : ۱- نیزار کنار رودخانه -۲- کنار خاکریز رودخانه مقابل خانه صدام پیچ شهدا ۳ محور کنار لوله های نفت -۴ کنار جاده اهواز آبادان ۵ آن طرف جاده اهواز -۶ در امتداد نهر شادگان
مراحل عملیات یک مرحله
تعداد محورهای عملیاتی امام حسين عليه السّلام ۱ سه محور: ۱- محور خط رضایی ها ۲ محور جاده اهواز آبادان ۳- محور نهر شادگان
تاریخ آغاز مأموریت با مداد در روز ۱۳۶۰/۷/۵
تاریخ پایان مأموریت ۱۳۶۰/۷/۷ شکسته شدن حصر آبادان تاریخ استقرار گردانها در منطقه : ۱۳۶۰/۷/۵
تاریخ باز کردن معبرها قبل از عملیات ۱۳۶۰/۷/۵ شب عملیات

شرح عملیات

شرح اجمالی عملیات
پس از پیام امام خمینی رحمه الله علیه مبنی بر شکست حصر آبادان رزمندگان ضمن بالا بردن آمادگی و توان رزمی سازماندهی شدند و کار شناسایی و جمع آوری اطلاعات در منطقه را به صورت گسترده انجام دادند. سپس عملیات ثامن الائمه در پنجم مهرماه ۱۳۶۰ با رمز «نصر من الله و فتح قریب به وقوع پیوست که حصر آبادان پس از یک سال و اندی پایان یافت و حدود ۱۵۰ کیلومترمربع از خاک میهن اسلامی آزاد گشت دو جاده مهم -آبادان ماهشهر و آبادان – اهواز نیز آزاد و دشمن با برجا گذاشتن تلفات زیادی به غرب کارون رانده شد.

ین عملیات اولین تجربۀ گروه تخریب بود. گروهی که اکنون جمع نیروهای آن
به بیش از بیست نفر میرسید و برای خود جایگاهی پیدا کرده بود. در این عملیات نیروهای تخریب با تمام توان با استفاده از تجربیات برادران غیور ارتش و ارتقاء سطح آموزش خود پا به میدان عملیات نهادند و با تجربه عملیات گذشته به این نتیجه رسیدند که انجام گشت و شناسایی قبل از عملیات و باز کردن معبرهای هجوم تأثیر بسزایی در پیروزیها خواهد داشت در این خصوص برادر مرتضی علیجانی این گونه روایت میکند
… ما از سه ماه قبل از عملیات کار شناسایی را شروع کردیم. وقتی به میدان مین میرسیدیم یک نفر به میدان میرفت و سیم خاردار را وارسی میکرد و دو نفر دیگر در فاصلهٔ چهار پنج متری به عنوان تأمین مینشستیم. البته این در حالی بود که سنگر کمین دشمن درست بالای سر ما قرار داشت و ما گاهی صدای کشیدن گلنگدن اسلحهٔ آنها را می شنیدیم
در طول این سه ماه هر دو شب یک بار این کار تکرار میشد و به خاطر همین کمین نمیتوانستیم به خط عراقیها نفوذ .کنیم فکر میکردیم ممکن است ما را ببینند و منطقه لو برود بالاخره با شناسایی دقیق چند محور عملیاتی کی در کنار رودخانه کارون یکی در حدفاصل رودخانه و خط لوله نفت، دیگری کنار جاده اهواز-آبادان، یکی آن طرف جاده اهواز- آبادان و یکی هم درا امتداد نهر (شادگان
آماده کردیم. چند شب قبل از عملیات مرتضی تیموری به اتفاق شش نفر دیگر از داخل نهر شادگان تا خط سوم دشمن جلو رفتند و پنج شش شب آنجا کمین کردند. شب ششم حدود بیست نفر از عراقیها به گشت آمده بودند که چند نفر را به اسارت میگیرند و با خود به عقب می.آورند از آنها اطلاعات زیادی از منطقه دشمن به دست آوردیم و پانزده روز بعد عملیات را انجام دادیم مرتضی علیجانی، شاهد معبرها، ص ۱۳-۱۱۱)
نیروهای تخریب آچار فرانسه لشکر بودند غیر از مأموریت اصلی خودشان گاهی اسلحه هم به دوش میگرفتند و به جنگ عراقیها می رفتند. گاهی هم درشناسایی ها فضا را برای جولان تبلیغات فراهم میکردند. در این باره برادر امیر آقابابایی میگوید
… فاصله ما با عراقیها بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ متر بود در حملات پراکنده ای که گاهی عراقی ها داشتند تعدادی جنازه بر زمین میگذاشتند که با گذر زمان بوی بد لاشه ها در منطقه پخش میشد گاهی هم که برای شناسایی به منطقه می رفتیم، مجبور بودیم برای عبور روی همین جنازه ها سینه خیز برویم که خیلی سخت و مشمئزکننده بود همچنین نیروهای تبلیغات که برای پخش سرودهای رزمی می آمدند و یا در مورد فرافکنیهای عراقیها باید پاسخشان داده می شد بلندگوها را تا وسط میدان میکشیدیم و هرگاه براثر انفجارات سیم بلندگوها قطع می شد، از ما کمک میخواستند تا سیمهای قطع شده بلندگو را وصل یا بوق
آنها را عوض کنیم….
برادر کیانزاد نیز از وضعیت خط دفاعی و چگونگی شناسایی ها و شکستن خط در شب حمله چنین میگوید
… مقدمات عملیات حصر آبادان چهار ماه طول کشید. واحد تخریب که تجربه عملیات فرمانده کل قوا را داشت تازه تشکیل شده بود. ما در پیچ شهدا در خط دفاعی با حالت ۹۰ درجه مستقر .بودیم عراقیها از دو طرف روی ما دید داشتند. به خاطر همین میگفتند پیچ شهدا در این نقطه از خط، روزی دو سه نفر شهید میدادیم عراقیها با تک تیرانداز و یا با خمپاره ۶۰ روی ما آتش می ریختند.
علاوه براین، خطر بزرگی بود که عراق با یک پاتک بیاید و دوباره منطقه را بگیرد. شبها برای مین گذاری میرفتیم تا جلوی نفوذ احتمالی عراقی ها را بگیریم با تلاش بچه ها این کار در منطقه صورت گرفت وقتی عملیات ثامن الائمه شروع شد، چون منطقه را خودمان مین گذاری کرده بودیم میدانستیم مینها را کجا کاشته ایم؛ به همین خاطر خیلی راحت آنها را خنثی کردیم و راه را برای انجام عملیات و پیشروی گشودیم
بیشتر مین هایی که کاشته بودیم، ضدتانک با ۱۱ پوند وزن بود یا مینهای
عراقی که در بین بچهها به قابلمه ای شهرت داشت.

  • بلند شو بریم.
    گفتم
    با این وضعیت؟ من خودم با این ارتشیها میروم و جاده را پاکسازی میکنم یک ستوان و به ظاهر سه تا گروهبان و پنج شش نفر هم سرباز بودند. درکل ده دوازده نفری میشدند هر چقدر به اینها التماس کردیم بلند شوند تا جاده را پاکسازی کنیم هیچ اعتنا نمیکردند و میگفتند که آتش سنگین است و به ما گفته اند هر وقت آتش کم شد بروید جاده را پاکسازی کنید به هرحال مجبور شدیم با محمود مافی دونفری روی جاده برویم و شروع کنیم به جمع کردن مین ها در حال خنثی سازی مین بودیم که یک خمپاره ۶۰ با فاصلهٔ سه چهارمتری، جلوی ما روی زمین آمد و سیزده تا ترکش توی سر من خورد؛ طوری که حتی از کلاه هم عبور کرده بود. البته زخمها همه سطحی بود. به محمود گفتم
    طوری نشدی؟
    دیدم محمود تکان نمی خورد همین طور که دوتا دستانش در حال نیم خیز روی زمین بود و افتاد رفتم بالای سرش و دیدم شهید شده است…. علی براتی
    اهم اقدامات گروه تخریب در این عملیات
    ۱- شناسایی منطقه به ویژه میدانهای مین و موانع موجود در
    خط دفاعی عراقی ها؛
    ۲- تکمیل آموزشهای تخریب و آشنایی با شیوه خنثی سازی انواع مین؛
    ۳- آتش زدن رودخانه کارون به عنوان یک اقدام مهم عملیاتی
    و تاکتیکی؛
    ۴- پاکسازی میدان مین بعد از حمله؛
    ۵- هدایت نیروهای عمل کننده در معبرها
    ۶- کمک به تبلیغات برای انتقال سیم بلندگو تا وسط میدان بین
    دو خاکریز

در این عملیات شهید تیموری مسئولیت تخریب را داشتند و آقا مرتضی رضویان معاونش بود مسعود مافی هم بود آنها همه یکی بودند. سلسله مراتب بود؛ ولی خیلی باهم یکی .بودیم شهید تیموری هرچه میگفت گوش میکردیم آقای تیموری در عملیات حصر آبادان بچه ها را به چند دسته تقسیم کرد. شهید انگشترساز با محمود مافی لب رودخانه را گرفتند مسعود مافی برادر محمود با یکی دیگر از بچه ها به سراغ یک محور دیگر رفتند. من با آقای مرتضی قسمت آسفالت جاده اهواز آبادان را پاکسازی کردیم. چند شب بود
علیجانی هم که به شناسایی میرفتیم؛ اما منطقه را به هم نمیریختیم که عراقی ها بفهمند. دوربین مادون قرمز گذاشته بودیم و خیلی با احتیاط به شناسایی می رفتیم. وقتی عملیات شروع شد یک تیربارچی راه معبر را بسته و بچهها را زیر آتش خود گرفته بود. در این معبر که ما بودیم دوتا گردان از لشکر ۷۷ هم بودند. آنها باید جلو می رفتند که متأسفانه زمین گیر شدند. سراغ فرماندهشان رفتم. دیدم تیر خورده و لشکر مانده بود. انگار جرئت نداشتند جلو بروند تیربارچی هم سر اسلحه را گرفته بود روی بچهها و همه را درو میکرد باید آن را خاموش میکردیم به مرتضی علیجانی گفتم
من به سمت تیربار میروم
بعد هم سینه خیز تا زیر سنگر تیربار عراقی جلو رفتم و یک نارنجک توی سنگرش انداختم تیربار خاموش شد و همان طور به حالت سینه خیز خودم را تا لب خاکریز کشاندم غیر از این تیربارچی هیچکس نبود و همه فرار کرده بودند. با خاموش شدن تیربار نیروها جلو آمدند…» (محمدرضا کیانزاد
از اقدامات مهم این عملیات طرح آتش زدن رودخانه به پیشنهاد مرتضی تیموری در شب عملیات بود با این ابتکار علاوه بر ایجاد وحشت در دل دشمن راه فرار سربازان عراقی از رودخانه و یا نفوذ از آن برای محاصره رزمندگان بسته می شد؛ که رزمندگان نتیجه این طرح را دیدند طرحی که نیروهای تخریب برای اجرایی شدن آن ظرافت و دقت زیادی به عمل آوردند. در خصوص این طرح برادر مرتضی علیجانی چنین میگوید
… طرح آتش زدن رودخانه هم در برنامۀ ما بود که این طرح را به حاج حسین گفتند. ایشان هم در فرماندهی جنگ که در گلف مستقر بود، طرح را داده و فرماندهی آن را تأیید کرده .بودند شرکت نفت هم قرار شد لوله های ترکش خورده را تعمیر کنند و محمدیه تا نهر شادگان آنها را بکشد و از آنجا نفت وارد رودخانه شود. البته ما چند شب کار آموزشی و تمرین خودمان را شروع کرده بودیم و گالن های بیست لیتری را روی یونولیت میبستیم و در آب رها می کردیم. برای اجرای این طرح محمود مافی که شناگر هم بود زحمت زیادی کشید و هر شب وارد آب می شد. ما هم تیوپ ها و یونولیتها را در آب می انداختیم و زمان می گرفتیم که چقدر زمان میبرد تا بتوانیم شب عملیات تمام رودخانه را به آتش بکشیم. شب عملیات ۲۵۰,۰۰۰ بشکه نفت از طرف محمدیه به لوله ها پمپاژ شد و تا ساعت دوازده شب که قرار بود عملیات آغاز بشود نفتها را روی کارون روانه کردیم تا طرح عملیاتی اجرا بشود.
9
در موعد مقرر رودخانه به آتش کشیده شد و وحشت عجیبی در دل عراقی ها افتاد، آنگاه گردانها وارد عمل شدند… مصاحبه با مرتضی علیجانی پس از حمله برق آسای رزمندگان به خطوط دفاعی عراق لازم بود ـ تا منطقه به خصوص راه های رفت و آمد نیروها پاکسازی و تمام مینها جمع آوری شود که این از وظایف نیروهای تخریب بعد از حمله به شمار میآمد در این خصوص برادر علی براتی میگوید:
… شب عملیات یک سنگر تانک بود که با همین نیروهای ارتشی همراهمان داخل این سنگر تانک .رفتیم آقا محمود مافی هم با من بود. قرار شد که ما در همین سنگر تانک بمانیم تا وقتی یک مقدار آتش سبک شد، برویم و جاده آسفالت را پاکسازی کنیم آقا محمود رفت بیرون و برگردد که یک ربع طول کشید. وقتی برگشت دیدم تمام صورتش پر از خون .است ترکش به صورت، سینه، دست و همه بدنش خورده و خون آلود بود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا